[wikiwordpress]

بهشتی معیاری برای محاسبه‌ی نفس حقوقدانان(حامی عدالت شماره۹)

سرمقاله هفته نامه سراسری حامی عدالت؛ علی بهادری جهرمی؛ شماره نهم؛ مورخ۲۲ تیرماه۹۹

بهشتی معیاری برای محاسبه‌ی نفس حقوقدانان

ازجمله موضوعاتی که ذهن انسان را در ایام و مناسبت‌هایی همانند هفته قوه قضاییه که ناظر بر تجلیل و گرامیداشت جامعه‌ی حقوقی کشور اعم از ، قضات، اساتید دانشگاه، وکلا، دانشجویان حقوق و … می‌باشد، به خود مشغول می‌کند و به‌عنوان یک دغدغه مهم محسوب می‌شود؛ تبیین شاخصه و معیارهایی برای شناخت حقوقدان تراز انقلاب اسلامی است. آیا می‌شود همان‌گونه که در اعمال عبادی فردی ملاک‌هایی برای محاسبه‌ی نفس وجود دارد برای یک حقوقدان متر و ملاک‌هایی طراحی نمود که با استفاده از آن‌ خود را در جایگاه یک حقوقدان و با توجه به تکالیف و وظایف اجتماعی خود محاسبه کند؛ نسبت خود با حقوقدان مطلوب در نظام جمهوری اسلامی ایران را کشف کند و در صورت وجود آسیب‌ها و خلاءها به دنبال رفع آن‌ها باشد و در یک کلام شاقولی برای سنجش نسبت میان خود و حقوقدان تراز انقلاب اسلامی طراحی شود. آیا می‌توان نمونه‌ یک الگوی عملی خارجی برای شناخت هرچه بهتر حقوقدانی که شاخص و معیار انقلاب اسلامی است بیان نمود.

از آن‌جا که ایام تیر ماه با یاد و خاطره‌ی شهید والا مقام شهید دکتر بهشتی گره‌خورده است به نظرم مطالعه‌ی زندگانی شهید دکتر آیت الله بهشتی این نکته را به ما نشان می‌دهد که ایشان در کنار سایر خصوصیات برجسته؛ ملاک و معیار واقعی حقوقدان تراز انقلاب اسلامی هستند. در حقیقت شهید بهشتی تندیس و الگوی بارز حقوقدانی است که می‌تواند شاخصه‌ی و خط‌کشی برای محاسبه‌ی نفس حقوقی باشد. ایشان در کنار آن‌که حقوق را خوب می‌داند و به معنای واقعی کلمه یک حقوقدان است، دارای خصوصیاتی است که وی را از دیگران متمایز می‌کند؛ خصوصیات اعتقادی و رفتاری که وجود آن‌ها برای هر حقوقدان انقلابی ضروری است. در ادامه با بهره‌گیری از زندگی آن بزرگوار به مهم‌ترین شاخص‌های عینی ایشان که مرتبط با جامعه‌ی حقوقی کشور می‌باشد، اشاره می‌نمایم:

ولایت‌پذیری: شهید بهشتی با وجود جایگاه علمی ویژه و در عین حال که خود یک مجتهد کامل و یک حقوقدان واقعی است و با نظامات حقوقی اسلامی و غربی آشنایی کامل دارد اما در مقام عمل خود را تابع ولایت فقیه می‌داند و حقوقدان بودن او را از مدار ولایت‌پذیری خارج نمی‌کند تا جایی که به صراحت در مقابل پیشنهاد خناسان جهت ایستادن در مقابل امام خمینی(ره) به صراحت فریاد می‌زند که من مقلد خمینی هستم.

قانون‌مداری: شهید بهشتی صرفا یک حقوقدان نیست بلکه در عمل خود را ملزم به پذیرش قواعد حقوقی لازم‌الاجرا می‌داند؛ منافع نوعی را بر منافع کوتاه‌مدت فردی خود ترجیح می‌دهد و حتی حاضر نیست که نظم پذیرفته شده‌ی اجرایی در جامعه را در اوج مبارزات علیه طاغوت زیر پا بگذارد و با قانون‌شکنان برخورد می‌نماید. خاطره‌ی حجت الاسلام مروی در خصوص عبور از چراغ قرمز و تذکر جدی شهید بهشتی به ایشان نمایان‌گر خصوصیت بارز قانون مداری در شهید بهشتی است. حجت الاسلام مروی می‌گوید پس از عبور من از چراغ قرمز در ساعات پایانی شب ایشان فرمودند:«آقای مروی اگر از این چراغ هم عبور کنی دیگر نمی‌شود پشت سرت نماز خواند، زیرا چراغ قرمز اول گناه صغیره است و اصرار بر آن گناه کبیره و موجب سلب عدالت از افراد می‌شود؛ ضمن این که من هم از ماشینت پیاده می‌شوم.»

آگاهی دقیق و اعتقاد راسخ به مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران: شهید بهشتی صرفا یک فرد آگاه به ضوابط قانونی و به بیان دقیق‌تر فقط یک حقوقدان تکنیکال نیست. بلکه در عین حال که قانون را می‌فهمد و خود را ملزم به تبعیت از می‌داند، به مبانی نظام حقوقی آگاهی کامل دارد. آگاهی او به مبانی نظام در کنار اعتقاد راسخ به آن‌ها موجب شده است که او نگاهی همه‌جانبه به موضوعات اجتماعی داشته باشد و در نگاه او مفاهیم ارزشی در اداره‌ی جامعه همانند قطعات یک پازل درست و دقیق در جای خود نشسته است. او نظام اسلامی را خوب می‌فهمد؛ جایگاه ولی فقیه را می‌داند؛ نقش و لزوم وجود آزادی‌های عمومی در حکومت اسلامی و عدم تعرض به حریم خصوصی افراد را ضروری می‌داند و در کنار این‌ها حکومت اسلامی را حکومت اجرای شریعت اسلام دانسته و برای تحقق آن برنامه‌ریزی و تلاش می‌کند.

عدالت‌طلبی: شهید بهشتی با وجود داشتن مسئولیت‌های عالی در نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله حضور در شورای انقلاب، نایب رییسی مجلس بررسی نهایی قانون اساسی و حضور در شورای عالی قضایی، هرگز خود را از تحقق عدالت در ابعاد گوناگون قضایی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … غافل نمی‌بیند. او در اوج مسئولیت از این‌که بعد از گذشت یک‌سال از انقلاب اسلامی، آرمان‌های بیان شده در جهت رفع فاصله طبقاتی و وجود افراد فقیر در جامعه هنوز محقق نشده است از عموم مردم عذرخواهی می‌کند.

حضور در صحنه و عملکرد به موقع: شهید بهشتی علم و آگاهی خود را در عرصه‌ی عمل بدون تعارف، بدون وابستگی‌های جریانی و سیاسی، بدون منفعت‌طلبی شخصی، بدون مصلحت‌اندیشی دنیایی به ظهور و بروز می‌رساند. آن‌جا که لازم است در قامت یک مجاهد انقلابی پیشاپیش مردم در راهپمیایی‌های تهران علیه حکومت طاغوت حضور می‌یابد، با طاغوت مبارزه می‌کند و شکنجه می‌شود؛ و آن‌جایی که حضور وی برای حراست و پاسداری از آرمان ملت در تحقق نظام اسلامی ضروری است، به‌عنوان یکی از اعضای مجلس بررسی نهایی قانون اساسی پشت تریبون می‌رود و با اعتقاد کامل، صریح و بدون واهمه از اصل ولایت فقیه و لزوم ذکر آن در قانون اساسی می‌گوید و هنگامی که مبارزه با جریانات التقاطی همانند کمونیسم را به‌عنوان وظیفه‌ی خود می‌بیند، با حضور در رسانه‌ی ملی پوچی این نظریات را برای جوانان پرشور آن روز به اثبات می‌رساند. برای او انجام وظیفه دارای اهمیت است و حقوقدانی هیچ‌گاه حجابی برای حضور در صحنه و عمل به موقع او نمی‌شود.

کار تشکیلاتی: یکی از خصوصیات بارز شهید بهشتی آن است که در راستای تحقق اهداف خود هرگز به تنهایی عمل نمی‌کند و کار تشکیلاتی، شبکه‌سازی و تربیت نیرو را به عنوان یک اصل برای خود مفروض می‌داند. تاسیس مدارس دینی و حوزه‌های علمیه و تربیت شاگرد یکی از مصادیق بارز کار تشکیلاتی شهید بهشتی پیش از انقلاب اسلامی و تشکیل حزب جمهوری اسلامی برای فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی ایران مصداق واقعی کار تشکیلاتی شهید بهشتی پس از انقلاب اسلامی است. ایشان در خصوص اهمیت و مبنای کار تشکیلاتی بیان می‌دارد:«شما می دانید که یک گروه پنجاه نفری متشکل می‌تواند یک جمعیت پانصد نفری بی تشکل را تار و مار کند و از پا در بیاورد. نگویند که احزاب و تحزب ها با منطق قرآن سازگار نیست. کدام منطق قرآن؟ قرآن همه اش دستورات تشکیلاتی است. نماز جماعتی که ما مسلمانان می‌خوانیم، تمرین یک تشکل است . مگر در مسجدهای مختلف، امام جماعت‌ها متعدد نیستند؟ هر کدام با یک عده نماز می‌خوانند. آیا این نماز جماعت‌ها در مساجد گوناگون در ایام هفته کمک به تشکل است یا ضد تشکل؟ ما حرکت‌های میلیونی را از همین مساجد و جماعت‌ها و علاقه‌ها و اعتماد‌هایی که در مساجد به وجود آمده بود، توانستیم راه بیندازیم و برای این مقدار از تشکل، مساجد و روحانیت متعهد آگاه و رهبری فقیه مسئول کافی است.»

مجموعه‌ی ویژگی‌های بیان شده از میان خصوصیات بارز و عالی شهید بهشتی می‌تواند وسیله‌ای برای سنجش عمل یک حقوقدان باشد، تا نزدیکی و دوری خود با ارزش‌های نظام و انقلاب اسلامی را درک کند و جایگاه خود نسبت به حقوقدان تراز انقلاب اسلامی را بسنجد.