[wikiwordpress]

فاتحه‌ای بر جهان‌شمولی نظم کلسنی

دکتر علی بهادری‌جهرمی رئیس مرکز وکلای کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه

یادداشت؛ روزنامه ملی آرمان؛ تاریخ ۹۹/۶/۲۵

شارلی ابدو با تمسخر و توهین پا گرفته و «توهین‌کن و معروف‌شو» را سرلوحه خود قرار داده است. این خوی‌پلشت را نه‌تنها نسبت به عزیزترین شخصیت مسلمانان یعنی پیامبر اعظم، بلکه نسبت به پیروان او نیز در پی گرفته است. برای مثال بعد از آنکه «مریم پوجتو» به عنوان رئیس اتحادیه ملی دانشجویان دانشگاه سوربن فرانسه انتخاب می‌شود مجله شارلی ابدو در راستای تحقق رسالت سیاه خود آن دانشجوی موفق را به خاطر داشتن حجاب به «میمون» تشبیه می‌کند. ابدو گاهی خوی شیطانی خود را به شیوه کم‌عقل‌ها بروز می‌‌دهد. مصداق این امر در مساله اتهام تجاوز جنسی «طارق رمضان» (اسلام‌گرای سلفی و نوه حسن البنا بنیانگذار اخوان‌المسلمین) اتفاق افتاد که بعد از آن شارلی ابدو رفتار او را به توهین به کلیت جامعه اسلام منتهی می‌کند و کاریکاتوری می‌کشد با این عنوان «طارق رمضان: من رکن ششم اسلام هستم». در هرحال وجود چنین مجله‌ای که با توهین جایگاهی برای خود ساخته چه‌بسا خیلی اهمیت نداشته باشد، چرا‌که وجود‌های کم‌مایه همیشه و همه‌جا بوده است. مطابق بند ۲ ماده ۱۹ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هرکس حق آزادی بیان دارد اما بند سوم ماده مذکور استثنایی منطقی بر آن وارد کرده است: احترام به حقوق یا حیثیت دیگران. این میثاق، مهم‌ترین سند حقوق بشری‌ در تبیین مفهوم «آزادی بیان» است که تقریبا تمام کشورهای جهان یا به آن پیوسته‌اند یا مفاد آن در عمل تبدیل به «قاعده آمره» در حقوق بین‌الملل شده است. استثنای ذکر شده، یک منطق حقوقی قوی دارد: آزادی بیان نباید منجر به نقض حقوق عده‌ای دیگر شود، چرا که نپذیرفتن این موضوع در عمل به نقض تمام حق‌های بشری منجر می‌شود. در دکترین حقوق‌بین‌الملل، آزدی بیان اگر بی‌قید باشد، در تحلیل نهایی می‌تواند به نقض «حق حیات» به عنوان پایه حقوق بشر منجر شود. علاوه بر ماده ۱۹ و بند ۲ آن، توهین مذهبی شارلی ابدو با منطوق یا مفهوم ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر۱۹۴۸، ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی ۱۹۶۶، ماده ۵ کنوانسیون بین‌المللی الغای تمامی اشکال تبعیض نژادی ۱۹۶۵، قسمت ب بند یک ماده ۵ کنوانسیون یونسکو علیه تبعیض در آموزش ۱۹۶۰، اعلامیه محو و الغای ‌تمامی اشکال نابردباری مذهبی و تبعیض بر اساس مذهب یا عقیده هم در تضاد است. متاسفانه رویه موجود کشورهای غربی در برخورد با مفهوم «آزادی بیان» جور دیگری است: اگر توهین‌ها به دین مبین اسلام و پیروان او باشد، استثناهای آزادی بیان کمرنگ و بی‌اهمیت شده و بر صرف آزادی بیان تاکید دو‌چندان می‌شود تا آن «توهین» در پوشش «آزادی بیان» امری عادی و معمولی تلقی شود. در نقطه مقابل اگر نقض حق شده، هر شخصی غیر از مسلمانان باشد، این رفتار ذیل عنوان «رفتارهای محرک خشونت» تعبیر و تفسیر می‌شود. این رفتارهای دوگانه‌ای با ادعای تفکر «هانس کلسن»ی که مدعی است می‌تواند «نظم جهان‌شمول» را از طریق سند‌های بین‌المللی حاکم سازد به روشنی در جهت عکس قرار دارد. این تباین نظری رویه‌ای در کشورهای غربی و در مواجهه با مفاهیم حقوق بشری وقتی بیشتر روشن می‌شود که بازیادآوری کنیم همین فرانسه بدون لحاظ بدیهیات حقوق بشری، برای ورود دانشجویان محجبه به دانشگاه‌ها محدودیت‌های فراوانی را اِعمال کرده است؛ در مواجهه با مسلمانان آزادی مذهب و عقیده وجود ندارد، اما در رابطه با شارلی ابدو همه آزادی‌ها وجود دارد، ولو به قیمت نقض کثیری از حق‌های بشری!