یادداشت||روز ملی ارتباطات و روابط عمومی||۱۴۰۰/۲/۲۷||خبرگزاری تسنیم
“پرکار، همیشه کنار دست اما بیشتر در حاشیه! شاید این ترکیب نزدیکترین وصف برای هنرورزان (و نه شاغلان) در همه روابط عمومیها باشد: پرکار چون هیچ روابط عمومیای در هیچ سازمان و نهادی روز خلوت کاری ندارد؛ حتی اگر تبیین همه اقدامات سازمان و نهاد متبوع هم تمام شده باشد، باز این کارکنان درون مجموعه هستند که از روابط عمومی چشمداشت دارند. همیشه کنار دست چون از رئیس کل گرفته تا معاون و قائممقام و از افتتاح و روبان قیچی کردن گرفته تا همایش و کلاس، محتاج حضور روابط عمومی و ارتباطات هستند. بیشتر در حاشیه چون با این که مصدر همه اخبار روابط عمومیها هستند، اما هیچ خبری به خود روابط عمومیها نمیپردازد، و چون اگر کارها بر وفق مراد باشد، تحسین و پاداش برای رئیس و مدیرکل و معاون و قائممقام است، اما اگر یک جای کار بلنگد، حتماً همیشه روابط عمومی مقصر است! فعالیت در چنین فضا و مدیریت این همه جمع اضداد، هنر است، شغل نیست؛ ۲۷ اردیبهشتماه روز این هنرورزان و نکوداشت ارزشآفرینیهای ایشان است.
علاوه بر این همه، روابط عمومیها در این سالها اهمیت مضاعفی یافتهاند: کمیت شفافیت بدون روابط عمومی لنگِ لنگ است. اگر روابط عمومیها حذف شوند، شفافیت سازمانی به کما میرود. ارتباط، مجرای شفافیت است؛ چه ارتباطات درونسازمانی و چه ارتباطات برونسازمانی. وقتی میتوان مدعی شد که یک سازمان درون اتاق شیشهای است که ریز عملکردش، بدون ابهام و پیچیدگی، در دسترس همه باشد. پنهان کردن قسمتی از فعالیتها، بزرگنمایی کارهای جزئی، خُردنمایی کارهای بزرگ و جا زدن کارهای نکرده در فهرست اقدامات انجام شده، ضد شفافیت است. سازمانی هم که شفاف نباشد، به خمود و جمود عملکردی مبتلا میشود و در نهایت بازدهیاش به حداقل ممکن میرسد، اگر کلا بدون بازدهی نشود. همه اینها وظایف روابط عمومیها را تزایدی سنگینتر کرده است، و البته بر لزوم قدردانی از این هنرورزان و بزرگداشت کارهایشان هم تزایدی میافزاید.
حالا باید این نکته را هم نوشت که انتخابات، بر غامضی روابط عمومی افزوده است؛ خاصه آنکه در کنار انتخاب بسیار مهم رئیس جمهور، مردم باید اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا و در برخی جاها نمایندگان مجلس را هم در انتخابات میاندورهای برگزینند. دانش مدرن روابط عمومی که با شتابی پیش از پیش، رو به جلو در حرکت است و به قول صاحبان نظر به یک مزیت رقابتی تبدیل شده است، در انتخابات رسالتی سنگینتر از قبل بر عهده دارد.
بخش بزرگ و مهم شناسایی و نمایاندن مطلوبها در انتخابات بر عهده روابط عمومیها است. یک روابط عمومی با اخلاق و خلاق میتواند در انتخابات سرنوشت مکتوم یک ملت را ارتقا ببخشد، و البته درست برعکس. در این برهه، علاوه بر همه خصایص قبلی، احتمالا بتوان «صداقت و تعهد»، «خیراندیشی»، «بیغرضی» و «عمل فراجناحی» را به عنوان چهار کلیدواژه مهم روابطعمومیها در انتخاباتها در نظر داشت که عمل به اینها، روسفیدی را برای فعالان عرصه ارتباطات و روابط عمومی به ارمغان میآورد و نادیدهگرفتن هر یک از اینها ممکن است حتی خود فعالان روابط عمومی را هم در آیندهای نه چندان دور نادم کند؛ چون خروجی فعالیت روابط عمومیها و نتیجه انتخابات، هر چه که باشد، سر سفره تک تک ایرانیان ملموس و متعیّن است.
خداقوت به همه هنرورزان روابط عمومیها در همه سازمانها که اینچنین کار سخت و شگرفی را تقبل کردهاند.