یادداشت || روزنامه رسالت|| ۱۴۰۰/۰۳/۰۶
علی بهادری جهرمی، حقوقدان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس؛ رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه
پر بیراه نیست اگر «ادب حکمرانی» را عصاره خصایص و خصائل یک رئیسجمهور تراز بدانیم؛ آراسته بودن به «ادب حکمرانیِ» واقعی، نه در خلأ، پستو و گفتار، بلکه در عالم واقع، با جلوه های بیرونی و در کردار است که نمود پیدا می کند؛ با در نظر داشتن همین موارد است که ویژگیهای یک رئیسجمهور قابل راستی آزمایی میشود. چرا آیتالله رئیسی آراسته به «ادب حکمرانی» است؟
یکی از پیشپاافتادهترین نتایج بیش از سه دهه حضور در بالاترین سمتهای قضائی، دسترسی به پروندههای مهمی است که شاید حتی یک خط برملا شدن از محتوی آنها میتواند نتایج یک انتخابات را زیرورو کند.
آیتالله رئیسی در سمتهای مهمی چون دادستانی، معاونت سیاسی دادستانی، دادستان کل ویژه روحانیت، ریاست سازمان بازرسی کل کشور، معاون اول قوه قضائیه و ریاست قوه قضائیه حضور داشته است؛ اما هم روزهای انتخابات سال ۹۶ و هم پسازآن ثابت کرد که حضور در این سمت های مهم و دسترسی به کلان پروندههای کشور به آیتالله رئیسی این اجازه را نمیدهد که خطی از این پروندهها را برملا کند.
اوج این حلم و خویشتنداری اسلامی در کنار اخلاقمداری بزرگ منشانه در مناظرات انتخاباتی سال ۹۶ قابلملاحظه بود، آنجا که نامزدهای انتخاباتی از چپ و راست و البته که برخلاف واقع و صرفابرای جلب چند عدد رأی با اغواگری، علیه رئیسی سخنپراکنی کردند، ولی این نامزد انتخاباتی حتی در مقام دفاع از خودش و هرچند که سخن صریح گفتن اقتضای ذات مناظرات انتخاباتی بود و اگرچه مطلع ساختن مردم از عملکرد نامزدهای تصدی پست مهم ریاست جمهوری احتمالا نه گناه بود و نه حتی غیراخلاقی، سخن مگویی نگفت؛ طعنهها، نیش و کنایهها را شنید، طعنه و نیش و کنایه نزد؛ او را مسئول پرونده هایی جا زدند که یا وجود خارجی نداشت یا به ابراهیم ارتباطی پیدا نمیکرد، اما او با بردباری و حزم از پروندههای موجود و فسادهای مالی و غیرمالی رقیبان و اقربای رقیبانش سخنی به میان نیاورد. آنچه رئیس کنونی قوه قضائیه در انتخابات سال ۹۶ از خود به یادگار گذاشت، پیگیری مشکلات مردم و مسائل ملی با محوریت اخلاق ضمن بیان صریح نقدها، بدون تخریب، توهین و انگ زنی علیه دیگران بود؛ رفتار عقلانی در این نامزد انتخاباتی هیچگاه جایگزین برخوردهای هیجانی نشد.
آیتالله رئیسی در بازهای رئیس سازمان بازرسی بود که دولت اصلاحطلب مسئولیت قوه مجریه را عهدهدار بود. با وجود تفاوت در مشی سیاسی و باوجوداینکه کارویژه سازمان بازرسی مداخله در قوه مجریه برای مبارزه با فساد است، عملکرد رئیس وقت سازمان بازرسی بهگونهای بود که ضمن زدودن فساد و برخورد قاطع با مفسد، بزرگان منصف اصلاحطلب مجذوب مشی مدیریتی آیتالله رئیسی شدند.
در همین بازه زمانی۱۰ساله مدیریت بر سازمان بازرسی کل کشور نمیتوان حتی یک مورد از نقض «ادب حکمرانی» از سوی آیتالله رئیسی یافت. شرح و بسط عملکرد و نحوه مدیریت ۱۰ساله در سازمان بازرسی مطالب مفصل دیگری میطلبد، اما همین «ادب حکمرانی» در قامت یک مسئول جمهوری اسلامی ایران، با شدت و حدت بیشتری در دوران ریاست بر قوه قضائیه قابلمشاهده است. آنجاهایی که نیاز به برخورد قاطع، فوری و بدون اغماض است، رئیس تحول خواهقوه قضائیه درنگ نمیکند، با قاطعیت، بدون فوت وقت و بیملاحظه وارد عمل میشود، اما در همین ضمن عملش به بیاخلاقی و پرده دری متصف نمیشود.
در اقدام برای مسائل ملی و نافع به حال مردم ملاحظه ندارد، چه آنجایی که حل مشکلات داخلی به بیرون از کشور احاله میشود، چه آنجایی که بانکها با دستدرازی، بر شغل و معیشت ایرانیان مستولی میشوند و چه آنجایی که نان گران میشود و برق قطع میشود، در همه حال با سخن صریح، دستور شفاف و پیگیری مجدانه اوضاع را به نفع مردم بازمیگرداند. آنجاهایی نیز که مردم نیازمند همراهی و همدلی یکی از عالیترین مسئولان نظام هستند، با سفر استانی یا غیرآن به میان مردم رفته، به دادگاهها و زندانها سر میزند، در مناطق حاشیهای حضور مییابد، پای درد دل مردم مینشیند و رودررو با آنها همذاتپنداری میکند.
جدیدترین مصداق رسانهای شده «ادب حکمرانی» در تراز یک مسئول عالی نظام اسلامی همزمان با اعلام احراز صلاحیتها رخ داد، کلیپی از آیتالله رئیسی منتشر شد که این نامزد انتخاباتی در آن اذعان میکند به محض اطلاع یافتن از رد صلاحیت عدهای از نامزدهای ریاست جمهوری، تماسها و رایزنیهایی را آغاز کرده است تا صلاحیت رقیبانش را تأیید کنند! او کاری به محاسبات معمول ندارد، کار صحیح را در قامت یک مسئول مؤدی به آداب حکمرانی انجام میدهد، ولو اینکه همان کار درنهایت و با دودو تا چهارتای این دنیایی به ضرر خودش تمام شود.