[wikiwordpress]

فریاد بی صلاحیتی و تضییع حقوق مردم با صدای بلند!

یادداشت || روزنامه آفتاب یزد || ۱۴۰۰/۰۳/۱۸

علی بهادری جهرمی، حقوقدان عضو هیئت علمی گروه حقوق دانشگاه تربیت مدرس؛

هر روز که به ۲۸ خرداد نزدیک‌ترمی‌شویم، و هر روز که اظهارات صریح‌تر، بی‌پرده‌تر، مناظره‌ای‌تر و فی‌البداهه‌تر می‌شود، فقر «ادب حکمرانی» در بین برخی از نامزدهای پر ادعا بیش از پیش هویدا می‌شود. البته که اظهاراتِ در لحظه و بدون فکر عمیق قبلی، بیشتر نمایان‌گر درونیات گوینده است.

اگر تا پیش از این «کذب گفتار» در بین عده‌ای از نامزدها و اطرافیانشان مبرز شده بود، حالا با یک پدیده پیچیده‌تر مواجهیم که اوضاع را بغرنج‌تر کرده است: اتخاذ ژست‌های روشن‌فکر مآبانه با سناریوهای نادرست! توضیح بیشتر آن‌که نامزدهای خاص که کارشان تخریب، توهین و نشر اکاذیب است، حالا به صراحت ادعاهایی را مطرح می‌کنند که حتی در بازیگریِ طرح آن ادعاها، غیرمنطقی و ناشیانه عمل می‌کنند. به این عده باید گفت «حداقل فیلم آزادی و تعامل را درست بازی کنید»!

تمیز این عده از سایرین ساده است: عملکرد قابل دفاعی ندارند، در دوران مدیریت‌شان حمایتی از مردم که نکرده‌اند هیچ، بیشترین آسیب را به شهروندان ایرانی تحمیل کرده‌اند: به عنوان نمونه یا کمک‌کار بانک‌ها بوده‌اند در تعمیق ظلم به مردم یا در دوران مدیریتی‌شان، بدون در نظر داشتن شایسته‌سالاری و حذف ضوابط و به حاشیه راندن مدیریت نخبگانی، اطرافیان و اعضای همسو و ستادی خود را به سمت‌های مهم گمارده‌اند. این عده چون کارنامه قابل عرضه و برنامه قابل دفاع و تیم مقبول ندارند، ناچار به تهمت و تخریب سایرین شده‌اند تا بلکه عیوب خودشان مکتوم بماند، که نمی‌ماند.

با این همه، در تناقضی آشکار، هم ایشان ژست تعامل و آزادی گفتار می‌گیرند: از یک سو توهین و تخریب می‌کنند، از سوی دیگر وانمود می‌کنند اهل تعامل و گفتگو هستند! از یک سو مقابل دوربین‌های پخش زنده ادعا می‌کنند می‌خواهند با گفتگو و تعامل مشکلات را حل کنند، از سوی دیگر، بلافاصله پس از مناظره اعضای اصلی ستادشان را به خط می‌کنند تا علیه نامزد دیگر ثبت شکایت کنند، آن هم با یک فرافکنی عجیب و غریب در موضوعی که خودشان مرتکب جرم شده‌اند، نه هیچ کس دیگری! نکته آن‌که این عده بدون هیچ گونه توضیح و ارائه جزئیاتی از نحوه تحصیل خودشان و این که چرا به استناد صغری کبری چیدن خودشان، بخاطر تحصیل همزمان با مسئولیت هیچ‌گاه مجرم شناخته نشده و از خدمت منفصل نشده‌اند، کارویژه خودشان را تخریب و فرافکنی سایرین قرار داده‌اند.

همه این‌ها یعنی، یک نامزد انتخاباتی خودش را اهل تعامل، ادب و گفتگو جا می‌زند، در عمل اما کاملا برعکس، با چشم‌پوشی بر جرم بزرگ خودش که در گیر و دار مسئولیت و بدون لحاظ تحفظات قانونی به خارج از کشور رفته و تحصیل می‌کند، آن‌گاه به عمل قانونیِ رقیب که با در نظر داشتن ملاحظات قانونی و کاملا منطبق بر آیین‌نامه‌ها و تصریحات قانونی تحصیل کرده و به درجات عالی علمی رسیده است، تهمت بی‌قانونی زده، کذب منتشر کرده و با قلدرمآبی برای گمراهی اذهان و لاپوشانی سیاهه اقدامات غیرقانونی و غیرقابل دفاع، علیه چنین شخصی که بر مدار و مرّ قانون حرکت کرده، ثبت شکایت هم می‌کند!

شخاصی که در این مسیر حرکت می‌کنند، یعنی کسانی که آزادی را در «شعار» می‌ستایند، اما در «عمل» و پشت تریبون‌ها هیاهو، تخریب، دعوا و شکایت را برای خود فرض می‌دانند، هرگز نخواهند توانست استیفا‌کننده حقوق مردم باشند: به این دلیل واضح که این عده به جای گفتگو، تعامل با سایر نهادها و یا حتی تعامل‌های سازنده خارجی به منظور حل مشکلات مردم، احتمالا در همه موارد مشابه راه توهین، تخریب، شکایت و شکایت‌کشی را انتخاب خواهند کرد که نتیجه آن فاصله انداختن بیشتر بین مردم و مسئولان و بخش‌های مختلف حاکمیتی و در تحلیل نهایی تضییع بیش از پیش حقوق مردم است.

فقر «ادب حکمرانی» رنج اصلی این روزهای ایران است. تدبیر و اقدام شبانه‌روزی، جای خود را به تخریب و فرافکنی داده است. اظهارات این روزهای برخی از نامزدهای انتخاباتی و اعضای ستادی و بستگانشان، بیش‌از هر چیز دیگری می‌نمایاند که کدام نامزد قرار است در آینده با مردم صادق و شفاف باشد، و کدام نامزد هم از هم‌اکنون و با صدای بلند بی‌صداقتی و عدم‌شفافیت خودش رافریاد می‌زند.