یادداشت | خبرگزاری فارس | عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس
این روزها که ایران اسلامی در سالروز سوگ مردی از مردم نشسته است، کمتر کسی است که نام شهید رئیسی را به خاطر آورد و یاد آن دوران بیحاشیه اما پرکار آستان قدس در ذهنش زنده نشود. رئیسی اگرچه در اوج شهرت و کارنامه قضایی به مشهد آمد، اما آنچه او را در آنجا ماندگار کرد، نه حضور تشریفاتی بر مسند تولیت، بلکه نفسکشیدن در کوچههای فقر مشهد بود. او آستان را از حاشیه مدیریت به متن حکمرانی آورد؛ بیصدا، بیادعا، اما با نقشهای روشن از خدمت به خلق خدا.نهاد آستان قدس رضوی، پیش از آنکه یک مجموعه تشریفاتی و نمادین باشد، یکی از قدیمیترین و مهمترین داراییهای وقف در جهان اسلام است. اما حقیقت آن است که در مقاطعی، این نهاد ارزشمند، بهدلیل پیچیدگیهای اداری و سنتهای ایستا، از ایفای نقش جدی در توسعه عدالت اجتماعی و رفع محرومیت بازمانده بود. رئیسی در مدت کوتاه تولیت خود، کوشید آستان را به مأموریت اصیل خود بازگرداند؛ یعنی «خدمت به زائر، محروم، و جامعه اسلامی».در نگاه او، وقف صرفاً نگهداری موقوفات نبود، بلکه احیای کارکرد آن در خدمت به مردم بود. او بهجای انباشتن داراییها، نظام بهرهبرداری از آنها را بازطراحی کرد. با اصلاح ساختارهای درونسازمانی و توجه به اقتضائات روز، شفافسازی در گردش مالی، و تقویت پاسخگویی در شرکتهای اقتصادی زیرمجموعه، نهاد آستان را از یک نهاد متمرکز بر دارایی، به یک نهاد خدمترسان مردمی تبدیل کرد. رویکرد او را میتوان «وقفآفرینی مولد» نامید؛ یعنی حرکت از نگهداری ایستا به بهرهبرداری فعال در خدمت رفع محرومیت.شهید رئیسی بر این باور بود که هیچ نهاد ثروتمندی در ایران حق ندارد از کنار فقر عبور کند، حتی اگر آن نهاد یک سازمان سنتی مذهبی باشد. در همین چارچوب، بنیاد کرامت
رضوی بهعنوان بازوی اجتماعی آستان، بهجای برگزاری برنامههای نمادین، به تأمین جهیزیه، کمک معیشتی، مسکن محرومان، و خدمات فرهنگی در مناطق حاشیهای مشهد روی آورد. همچنین او نظام بهرهوری شرکتهای اقتصادی آستان را بهگونهای تنظیم کرد که سود آن به جای انباشت، به نفع مردم مصرف شود.شاید کمتر کسی بداند که بسیاری از الگوهای شفافسازی اقتصادی، مردمیسازی مدیریت و احیای پاسخگویی که بعدها در دولت مردمی رئیسی بهکار گرفته شد، بهطور جدی نخستینبار در همین تجربه سهساله در آستان قدس بهکار گرفته شد. آستان برای رئیسی میدان تمرین نبود؛ میدان عمل بود. و او در همان میدان، تصویر دیگری از نسبت دین، مردم و عدالت ترسیم کرد؛ تصویری که هنوز هم میتواند الگوی نوسازی نهادهای سنتی و عمومی کشور باشد.در روزهایی که از او سخن میگوییم، روایت آستان قدس یادآور این حقیقت است که اگر مدیری با نیت الهی و عقلانیت انقلابی وارد میدان شود، حتی ساختارهای کهنه و ایستا نیز میتوانند در خدمت تحول، عدالت و محرومیتزدایی قرار گیرند؛ و این همان راهی است که رئیسی آغاز کرد و حالا ادامه آن با ماست.