مؤلفه‌های مداخلۀ دولت در تنظیم‌گری حرفۀ وکالت؛ مطالعۀ موردی نظام حقوقی انگلستان

نویسندگان: علی بهادری جهرمی، محمدصادق فراهانی، مجتبی اصغریان.

تأثیر مشاغل حرفه‌ای بر منفعت عمومی جامعه و ورود آن‌ها به حوزۀ خدمت عمومی، ضرورت مداخلۀ دولت در تنظیم ضوابط حاکم بر عملکرد آن‌ها را دوچندان می‌سازد. پژوهش پیش رو با بهره‌گیری از مطالعات کتابخانه‌ای و اتخاذ رویکردی تحلیلی ـ توصیفی، در مقام تبیین مؤلفه‌های مداخلۀ دولت در تنظیم‌گری حرفۀ وکالت به این نتیجه دست یافته است که برخلاف تصور رایج، دولت انگلستان در سه سطح مداخله در ضوابط حاکم بر «ساختار و تشکیلات نهاد وکالت»، «نحوۀ ورود به حرفۀ وکالت» و «تصدی حرفۀ وکالت» به تنظیم رژیم حقوقی حاکم بر نهاد وکالت پرداخته است. مواردی چون «تعیین ماهیت حقوقی کانون»، «نظارت دولتی جامع بر کانون وکلا و حرفۀ وکالت»، «مقررات‌گذاری در حوزۀ وکالت»، «الزام گزارش‌دهی کانون وکلا به نهادهای دولتی»، «نظارت بر مصوبات ارکان و اجزای مدیریتی کانون»، «الزام به اعمال شفافیت در عملکرد کانون‌های وکلا»، «تعیین شرایط تصدی وکالت و ظرفیت پذیرش»، «تنظیم اعمال نظارت مردمی ‌بر کانون‌های وکلا»، «تنظیم سازوکار نظارت دولتی بر کانون وکلا»، «تعیین میزان و نحوۀ اخذ حق‌الوکاله‌ها»، «تعلیق و لغو پروانۀ وکالت»، «نظارت بر مستخدمین و کارمندان وکیل» و نهایتاً «تنظیم سازوکار همکاری وکلا و غیروکلا» و… نمونه‌هایی از مداخلهۀ دولت انگلستان در تنظیم‌گری کانون‌های وکلا در این کشور به شمار می‌آیند.