عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی با اشاره به حملات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی تاکید کرد:صهیونیستها جنگ را آغاز کردند، اما با این کار، مهر پایانی بر مشروعیت خود زدند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، علی بهادری جهرمی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی با اشاره به حملات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی نوشت:
رژیم صهیونیستی تهاجم را آغاز کرد. اما گمان نمیبرد که نخستین موشکهایش، آغاز آخرین پرده حیات سیاسی آن باشد. در معادلات راهبردی، گاه یک اشتباه محاسباتی، کافیست تا نظم مسلط جهان دچار واژگونی شود. این جنگ، به ابتکار ابلهانه صهیونیستها آغاز شد، اما پایان آن که به دست ملت ایران رقم بخورد، نهفقط سرنوشت فلسطین را دگرگون خواهد کرد، بلکه نقطه عطفی در افول قدرت آمریکا، تغییر تصویر جهانی ایران و آغاز بازآفرینی نظم اقتصادی جهان خواهد بود.
ایران در سالهای اخیر، آماج شدیدترین تخریبهای رسانهای غرب قرار گرفته است. چهرهای وارونه، مبهم و تحریفشده از جمهوری اسلامی در رسانههای بینالمللی تصویر شد؛ ملتی که بهجای عقلانیت، با افراطگرایی، بهجای استقلال با سرکوب، و بهجای پیشرفت با انزوا معرفی میشد. اما اکنون که آتش جنگ شعلهور شده، فرصت تاریخیِ متفاوتی پدید آمده است: فرصتی برای نمایش ایران واقعی به جهانیان. ایرانی که نهتنها متجاوز نیست، بلکه با خویشتنداری هوشمندانه و پاسخهایی بازدارنده، نشان میدهد که قدرت میتواند با حکمت همراه باشد.
در این تقابل، برخلاف محاسبات صهیونیستها، ایران نه در موضع انفعال بلکه در تراز قدرتی بازدارنده ظاهر شده است. انسجام داخلی، عمق راهبردی جبهه مقاومت، و مهمتر از همه، اعتماد به ظرفیت درونی، معادلات میدان را به نفع ایران تغییر خواهد داد. صهیونیستها شاید جنگی را آغاز کرده باشند، اما بهجای آنکه به تسویه حسابهای کوتاهمدت دل ببندند، خود را وارد روندی تاریخی کردهاند که سرانجام آن، خروج کامل از صحنه مشروعیت جهانی خواهد بود.
نکته کلیدی آنجاست که پیروزی ایران در این نبرد، صرفاً دستاوردی نظامی نخواهد بود. این پیروزی معنایی سیاسی، اقتصادی و تمدنی دارد. نخست، اینکه قدرتی مستقل و غیرغربی توانسته از آزمونی نظامی علیه متحد اصلی آمریکا عبور کند، خود نشانهای از افول نظم آمریکامحور است. دوم، اینکه کشوری متهم به انزوا، در جنگی واقعی، با حمایت بخش قابلتوجهی از مردم منطقه و حتی دولتهای مستقل، به نماد عقلانیت دفاعی و مقاومت مقتدرانه تبدیل شود، خود بازآفرینی تصویر ایران در ذهن افکار عمومی جهانی است. سوم، آنکه ایران با عبور از فشارهای تحریم و شکستدادن پروژههای امنیتی-رسانهای علیه خود، از درون این جنگ میتواند الگوی جدیدی برای ثبات منطقهای و توسعه بومی ارائه دهد؛ الگویی که سرمایهگذاران شرقی و جنوبی را بهسوی همکاری با ایران در ساختن نظم پساجنگ جذب خواهد کرد.
آغاز جنگ از سوی اسرائیل، اشتباهی بود که میتوانست برای بسیاری از کشورها مهلک باشد؛ اما برای ایران، این خطا به فرصت تبدیل شده است. فرصتی برای آنکه جهان، با چشم خود ببیند که جمهوری اسلامی نهتنها مظهر اقتدار، بلکه تجسم عقلانیت، حکمرانی ملی و صلح عادلانه است. فرصتی برای اینکه ملتی که دههها به دروغ، تهدید معرفی شده بود، اکنون بهعنوان نگهبان واقعی ثبات جهانی و مقاومت ضدسلطه، در صدر گفتوگوهای جهانی قرار گیرد.
صهیونیستها جنگ را آغاز کردند، اما با این کار، مهر پایانی بر مشروعیت خود زدند. و ایران، اگر این فرصت تاریخی را بهدرستی مدیریت کند، که همینگونه هم خواهد بود باذنالله، تنها پیروز یک نبرد نخواهد بود، بلکه آغازگر نظمی خواهد شد که در آن، استکبار و استعمار آمریکایی تصمیمگیر نهایی نیست و ملتها حق دارند بدون وابستگی، مقتدر، پیشرفته و آزاد باشند.